...وای مادرم...

«در کوچه باد می‌آید، این ابتدای ویرانی است...».خبری در راه است؛ خبری عظیم و

واقعه‌ای هولناک. بادی که می‌وزد، آبستن عزای بزرگی است که خواهد رسید. بادی که

در کوچه سرگردان است، به زودی به توفان بدل خواهد شد؛ توفانی که تنها خانه تو را

به لرزه درمی‌آورد، توفانی که تنها قصد ویرانی کلبه عشق را دارد؛ کلبه حقیقت، کلبه

وحی و توحید. کاش پنجره‌ها از این توفان نلرزند! کاش در خانه را به روی این زلزله

ناگهان باز نکنى! کاش پشت در نایستى! کاش آشیانه‌ات را شعله‌های کینه در کام

نگیرند

!بی بی جان…
هزاران کلید هم بیاورند،
قفل دلتنگی های دلم را باز نمی کنند
شاه کلید دلم ، فقط نگاه توست….
یا فــاطمه زهــرا (س)

 

 

 

غروب خورشید جوان 

غروب، بر گستره خانه‏های ناهموار مدینه، سایه می‏افکند؛ غروبی سیاه‏تر و وحشت

انگیزتر از پیش، غروبی که رنگ غربت داشت. داغی که بر سینه تاریخ، حک شد و

خورشیدی که تلألو خویش را از خفتگان تاریکی برچید.

کسی که دریای

وجود خویش را بستر پاکیزگی خلایق کرده بود و خیره در چشمش، آفتاب به نظاره

می‏نشست، راه سفری دور در پیش گرفت. با هر طلوعش، دنیا از شانه‏های دردآشنایش

سرازیر می‏شد و آسمان به زیر گام‏هایش جا گرفت.

عفت، گوشه‏نشین مکتب بانویی بود که حتی از نابینا، روی می‏گرفت. آری! او که در

شأنش چنین سروده‏اند: «چون نور بود؛ آن‏سان که برای دیدنش، چشم لازم نیست؛ از

این‏رو بود که از نابینا هم روی گرفت»...

 

 

ای مد ینه علی دیگر زهرا ندارد
علی امشب پاره ی وجودش را به خاک می سپارد
یا نه علی خود به گور می سپارد؟

ای چاه های مدینه علی از امشب با شما نجوا میکند درد غریبی می گوید
بخروشید ای چاه های مدینه فریاد بزنید

زهرا جان بعد از تو علی دیگر قد راست نکند

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 15 فروردين 1393برچسب:, | 20:42 | نویسنده : تکاور |

.: Weblog Themes By VatanSkin :.